جمعيت اخوان المسلمين – زمينه هاى بيدايش وبايه كذارى

16 Mar 2021

Publication Thumb

ISBN: 978-9948-846-04-8

AED 30

Available in other languages:

چکیده

  • جمعیت اخوان المسلمین در سال 1928 به دست حسن البنّا، که آن هنگام در دورۀ سلطۀ استعماری بریتانیا بر مصر، آموزگار مدرسه‏ای ابتدایی در شهر اسماعیلیه بود، پایه‏گذاری شد.
  • پیدایش جمعیت اخوان المسلمین پیامد مجموعه‏ای از تحولات اجتماعی، مردم‏سالارانه، عمرانی و اقتصادی مصر در ثلث نخست سدۀ بیستم بود. این تحولات، به‏ويژه با ناکامی نخبگان حاکم در ایجاد راه‏هایی عملی برای حل مشکلات موجود آن زمان، مجال مناسبی برای ظهور بسیاری از جنبش‏های اجتماعی و دینی‏ای که در جهت تغییر شرایط می‏کوشیدند فراهم آورد.
  • جمعیت اخوان المسلمین از بستر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مصر در ثلث نخست سدۀ بیستم برای تشکیل پشتوانۀ اجتماعی در میان طبقات به‏حاشیه‏رانده‏شده و تنگدستی که به اندیشه‏ها و رویکردهای این جمعیت باور داشتند بهره برد.
  • شرایط بد اقتصادی، نبودِ عدالت اجتماعی و وجود اختلاف طبقاتی شدید در وضعیت اجتماعی اکثر گروه‏های جامعۀ مصر که در ثلث نخست سدۀ بیستم به حاشیه رانده شده بودند و در فقر و تنگدستی به سر می‏بردند بازتاب یافت، و چنین محیطی زمینه‏ساز پیدایش جمعیت اخوان المسلمین شد.
  • گسترش جنبش‏های میسیونری در مصر در اثنای ثلث نخست سدۀ بیستم یکی از دلایل ظهور جمعیت اخوان المسلمین بود زیرا حسن البنّا، پایه‏گذار این جمعیت، از این امر استفاده کرد و به رویارویی با این جنبش‏ها برخاست.
  • تعلیم و آموزش یکی از مهم‏ترین مؤلفه‏های دخیل در نگرش دگرگون‏ساز حسن البنّا و جمعیت او بود که از آن در مطالب خود بهرۀ بسیاری بردند و بهبود آن را که در سایۀ اشغال‏ مصر از سوی بریتانیا رو به انحطاط نهاده بود خواستار شدند. همچنان نیز تعلیم و آموزش ابزار مورد پسند اخوان المسلمین در نشر اندیشه‏ها و ایدئولوژی‏شان است.
  • ويژگی بارز بستر تاریخی ظهور جمعیت اخوان المسلمین فعالیت‏های متمرکز فکری، سیاسی ودسته‏جمعی‏ای بود که در نزاع میان جریان‏های مختلف بر سر مسائلی چون هویت، نوگرایی (مدرنیته)، سرشت نظام حکومتی، و توسعه تجسم می‏یافت. جریان نوگرایی با اندیشه‏ها و دیدگاه‏های پذیرای غرب عامل مهمی در پیدایش جمعیت‏های دینی‏ای بود که به مخالفت با این رویکردها و اندیشه‏ها برخاستند و نگرش‏های اسلامی بدیلی را آمیخته با اهدافی سیاسی پیش کشیدند.
  • ریشه‏های دیدگاه‏ها و اندیشه‏های مورد قبول اخوان المسلمین به خاستگاه‏های دوری چون افکار خوارج و ابن تیمیه و به خاستگاه‏های نزدیکی، عمدتاً متمرکز بر پیشگامان نهضت اسلامی، چون جمال‏الدین افغانی، محمد عبده، محمد رشید رضا و ابوالاعلی مودودی می‏رسد.
  • جمعیت اخوان المسلمین از بدو پایه‏گذاری‏اش تشکیلات مدیریتی استواری داشت، و از ساختاری سلسله‏مراتبی، شامل یگان‏ها و واحدهای اداری و منطقه‏ای و سازمان‏های مرکزی، بهره‏مند بود. یکی از این تشکیلات شاخۀ نظامی جمعیت، معروف به «نظام خاص» (سازمان ویژه)، بود. جمعیت اخوان المسلمین شبکه‏ای از فعالیت‏ها و طرح‏های اجتماعی، آموزشی و اقتصادی، همراه با برنامه‏های آموزشی خاصی برای اعضای تازه‏وارد، مبتنی بر انضباط و همبستگی، دارد، وتشکیلات مرکزی مخفی وسلسله‏مراتب هرمی‏اش همچنان تا به امروز بر پای است.
  • جمعیت اخوان المسلمین، از مرحلۀ پایه‏گذاری‏اش در 1928 تا انقلاب سال 1952، از اندیشه‏های سنتی و قدیمی بنیان‏گذار خود، حسن البنّا، که بر جنبۀ تبلیغی و بر کوشش در جهت اسلامی‏سازی جامعه و ساخت نمونۀ اسلامی حکم‏رانی به شیوه‏ای تدریجی و چندمرحله‏ای تمرکز داشت، تأثیر پذیرفت.
  • سید قطب، نظریه‏پرداز جمعیت اخوان المسلمین، افکاری افراطی را پیش کشید و ملی‏گرایی سکولاری را که آن هنگام در مصر رو به گسترش بود طرد کرد. او نخستین اسلام‏گرایی بود که نبردی فرهنگی را بر ضد غرب اعلان کرد و، گذشته از این، باور داشت که جوامع اسلامی به حالت جاهلیت پیش از اسلام در عربستان بازگشته‏اند. او در نوشته‏هایش کاستی‏ها، ستم، فقر و سلطه‏گری آدمی و دل‏مشغولی‏اش را به قدرت که به او امکان می‏داد تا مطابق با منافع و اهدافش به وضع قانون‏ بپردازد و مبانی عدالت و حق را تعیین کند، به تصویر کشید.
  • با آن‏که شخصیت‏های محوری بسیاری هستند که تا حدودی در پیدایش جمعیت اخوان المسلمین و ایجاد رویکردهای کلی آن سهم داشتند، می‏توان حسن البنّا و سید قطب را از مهم‏ترین این شخصیت‏ها برشمرد. شخصیت اول شالودۀ تشکیلاتی و ایدئولوژیک جمعیت و اهداف کلی آن را بنیاد نهاد، حال آن‏که اندیشه‏های شخصیت دوم شالوده‏ای را گذاشت که عمدۀ سازمان‏های تندرو و تروریستی توجیهات خود را برای اعمال تروریستی‏شان و تشویق به براندازی رژیم‏های حاکم از آن برگرفتند.
  • اندیشه‏ها وایدئولوژی‏ای که حسن البنّا درانداخت معرّف تکیه‏گاه تشکیلات سازمانی و مدیریتی جمعیت اخوان المسلمین بود. این جمعیت کوشید این اندیشه‏ها و اصول را، به‏ويژه در برنامۀ سیاسی‏اش برای دست‏یابی به قدرت و سروری بر جهان، در عرصۀ واقعیت پیاده کند.